دشدکی واژهای لکی و به معنای یک عضو فرعی که بیرون از اصل هر چیزی وابستهی آن می شود.
همانند: دنو دشدکی / پرو دشدکی / خاک دشدکی (برای مناطقی که امکان باستانی بودن دارد )
این واژه داری دو جزئ است:
دشتک =شکل اوستایی= دشدک (لکی) +ی
در کل یای آخر آن انتساب را می رساند.
در زبان لکی حرف « ت » پایان برخی کلمات را به شکل «د» تلفظ میکنیم. همانند : گوشت = گوشد / کُشت = کُشد / زشت = زشد و ......
در زبان لکی همان صورت اوستایی خود را حفظ کرده است.
گاه وصلهی البسه را هم که از بیرون عارض میشود و به پارچهی اصلی وصله می شود، دشدکی خوانده می شود.
مترادف آن « دِرَکی » است. همانند: شو دِرکی= چوپان غریبه و غیر از اقوام و اهل دودمان و خانواده.
متاسفانه این واژه در زبان لکی به همان شکل اوستایی برای جنین باقی نمانده است و معنای اصلی غیر و بیرون از اصل را دارد.
امکان دارد در زمانی این واژه ی دشدک در زبان لکی معنای جنینی داشته است ولیکن هم اکنون اثر، سند و مدرکی از آن در دست نیست. به احتمال زیاد از واژه های فراموش شده است.
مردمان ما به جنین به طور کلی آویل می گویند. هر گاه بخواهند بگویند فلان کس جنین در شکم دارد می گویند: آویلی هایتی لم.
دشتک :جنین ، کودک پیش از زادن و هنگامی که هنوز در زهدان مادر است.
منابع : اوستا ج دوم دوستخواه.
✍مهدی زینی